شکوفندگی انسانی از دیدگاه فوت با نظر به آراء ارسطو

Authors

  • سکینه افلاطونی کارشناس ارشد اخلاق اسلامی دانشگاه قم
  • مجید ملایوسفی استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین¬المللی امام خمینی
Abstract:

اخلاق فضیلت ارسطویی اخلاقی غایتگرا بود، بدین معنی که هدف از کسب فضایل اخلاقی را دستیابی انسان به سعادت یا اودایمونیا می­دانست. بهترین تعبیری که از اودایمونیا صورت پذیرفته است شکوفندگی انسانی است که محور اصلی اخلاق ارسطو و نیز فیلسوفان معاصر قائل به اخلاق فضیلت را شکل می­دهد. تحلیل ارسطو از شکوفندگی انسانی که در بافتی زیست­محور صورت می­گیرد، مبتنی بر مفهوم ارگون یا کارکرد است. از این حیث ارسطو در توصیف شکوفندگی انسانی بر کارکرد خاص انسان تکیه می­کند. از نظر ارسطو کارکرد خاص انسان نمی­تواند صرفاً در تغذیه، رشد و تولید مثل خلاصه شود، زیرا انسان در داشتن این ویژگیها با گیاهان و حیوانات مشترک است. پس آنچه باقی می­ماند فعالیت عقلانی است که مختص انسان بوده و این فعالیت می­باید با بهترین و کامل­ترین فضیلت سازگار باشد. فیلیپا فوت، یکی از مهمترین فیلسوفان اخلاق فضیلت معاصر، تحلیلی از شکوفندگی انسانی به واسطة کسب فضایل اخلاقی ارائه می­دهد که علیرغم تشابهات فراوان، اختلافهای مهمی با تحلیل ارسطویی دارد. فوت در تحلیل خودش از شکوفندگی انسانی در نسبت با ارسطو بیش از حد بر جنبة زیست­شناختی انسان تکیه می­کند و لذا از سایر ویژگیهای اختصاصی انسان غفلت می ورزد. این امر موجب بروز اشکالات و ابهاماتی در تحلیل فوت از شکوفندگی انسانی شده و در نتیجة نقدهای جدی­ای را متوجه دیدگاههای اخلاقی وی می­سازد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بازاندیشی نسبت نظر و عمل در کار معمار، با تکیه بر خوانش گادامر از آراء ارسطو دربارۀ «حکمت عملی»

This paper provides answers to one of the most commonly asked questions in architectural education, which is about the lack of coherence resulting in the separation of theory and practice in architecture, by exploring philosophical concepts and assumptions. A look into Aristotle’s views about practice and theory reveals a new meaning of “practice," dimensions of which have been...

full text

نظریه عقل ابن ­سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو

  ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل­های دانش و اموری است که همه دانش­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از...

full text

مقایسه آراء فارابی و ارسطو درباره قوای نفس انسانی

علم النفس از مهم ترین بخش های فلسفه و همواره مورد توجه فیلسوفان بوده است که موضوع آن شناخت طبیعت نفس و قوای آن است. در بحث نفس این امر مسلم است که تمام آثار ادراکی و غیر آن که در نبات، حیوان و انسان یافت می شود، ناشی از قوای نفس است. ارسطو در بحث خود از نفس برای آن سه مرتبه نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی را بر شمرد و در مورد نحوه ترتیب آنها چنین ابراز کرد که انواع مختلف نفس به گونه ای هست...

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 5  issue 9

pages  161- 176

publication date 2012-04-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023